شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

ساعت ویکتوریا

انديشه نگار

+ عشق زماني‌ست که کسي را ملاقات مي‌کني و به تو درباره‌ي تو چيز تازه‌اي مي‌گويد... #آندره_برتون
مهرباني #
10:9 صبح
+ مسافرانه کوله بار بربسته است ره توشه اي از عشق بر دوش دل گرفته عزم سفر دارد رهسپار دوردست هاي ناپيدا سر به زير ميرود . . انديشه نگار
پيام رهايي
ديروز 5:40 عصر
*قاصدك*
:'(
قربون دلت
+ [تلگرام] . *همه هست آرزويم که ببينم از تو رويي ....* .
پيام رهايي
ديروز 5:40 عصر
خيلي دوست دارم خط کار کنم ولي دستخطم اصلا خوب نيست ولي خيلي لذت ميبرم از ديدن هنر خط و هنر خط شما
همه 6 نظر
{a h=golvaje77}شبستان نور{/a} سپاس@};-
+ [وبلاگ] وعده صادق
Mohammad.d
ديروز 8:23 عصر
Mohammad.d
هي:-|
+ بار دگر رويا زود تموم شد و اينبار واقعا بايد راهي ميله ها شوم و احساس مي کنم اينطوري بهترشد چون ثابت مي کنم نرده ها هم جلوي عشق من را سد نکرد و واقعيت اين است که يک عاشق در برابر جهاني عاشق چقدر بها دارد و اين همان چيزي بود که شما به من آموختيد
mariii
103/1/29
آمده ام به دوستان رويايي خود بگويم ديگر وقت رفتن آمده بايد بروم خيلي زود از هم دور مي‌شويم آنجا که آلوين ويلو ميشا طلا را بايد به دست سرنوشت بسپارم و آنجا که ديگر ذهنم توان پر کشيدن ميان اين صفحات را نداردبيشک راه حيدري در زندان هم جريان دارد و اين آزمون ده سال ديگر شايد به کل ما را با هم غريبه کند پرواز بر بال توهم عاقبت اش همين بود
بايد باور مي کردم که از آن کوچه عشق گذشتن من يک اشتباه نابخشودني بود و هيچ کس انتظار يک آدم لاابالي مثل من را هرگز نمي کشيد جاي من و طريقت من اينگونه واقعي تر است بايد راهي شوم راهي آن ديار آشنايي با امثال من آن دياري که پايان آرزوهايي ست که داشتم و دارم ولي دنيا و عاقبت واقعي من به آنجا ختم مي‌شود بايد بروم جايي که بفهم ام بهاي عشق يک طرفه بوده و بدانيد
بعدی همه 70 نظر قبلی
اما اين توهم ات بزرگترين هديه عمرم بود چراکه مني که بايد تيمارستان مي رفتم عده اي از سر کنجکاوي اين ديوانه را وارد بازي کردند و توپ خنديدن و آخر مي دانستند عاقبتم گفتند خود خواسته اي به سلامت من ام مي گويم بر منکر اش لعنت ولي من کسي نبودم که از عاقبت ام بي خبر باشم من درست است براي خودم پز دادم و از يارانم گفتم ولي مي دانستم به زودي حقيقت جاي خود را به توهم مي دهد الحمدالله
خداوند ديگر از من طلبي ندارد که پس گيرد خدايا شاهد باش که من هيچ از تو نگرفتم که بخواهم فردا مديون شوم با دست خالي آمدم دست پر راندي مرا ولي گناهانم را چند دقيقه اي تاخير انداختي ولي دمت گرم به خودم برگرداندي حالا وقتي پايم را در زندان گذارم از تو تشکر پي کمم چون از اين زندان بيرون مي خواهم فرار کنم خودم هم خسته ام از بس فال گرفتم و اين فايلها همه ديوانه ام کرده خسته ام جان ندا
+ روي تو کس نديد و هزارت رقيب هست در غنچه‌اي هنوز و صدت عندليب هست گر آمدم به کوي تو چندان غريب نيست چون من در آن ديار هزاران غريب هست

خوشا بر تو اي اميد امروز بشر سلان بر تو اي ماه فروزان وطن صلوات بر تو و خاندان اطهر و پاک تو باد محشر است آن خجسته روزي که استوار بر قامت توشد مرجع رويين تن و سلاله پاک ولايت حيدر حي و صالح امت شرح ديوان و مکتب حيدري ماست فرزند صالح و باصرش سيد مجتبي حرمت دين و آئين ذوليمين ماست کور باد هر که اين مقام اين صولت توان ديدن نداشت
+ به ديگران بدون هيچ چشم‌داشتي خوبي کنيد، به اين معني که از کسي کينه به دل نگيريد، به‌روي ديگران لبخند بزنيد، به لطيفه‌هايي که تعريف مي‌کنند بخنديد، به کساني‌که مِهرشان را در دل داريد، هديه بدهيد، پاي درددل‌‌شان بنشينيد، تجارب‌ و شکست‌هايتان را نزد ديگران بازگو کنيد تا از اشتباهات شما درس بگيرند. خلاصه‌ي کلام اينکه عشق و محبت‌تان را با دست‌ودل‌بازي خرج کنيد.
مهرباني #
خدا کند بشود
+ درود بر شما @};- پست حضور و غياب بعد اين سالهايي که در پارسي بلاگ حضور يافتيم کاربرهاي بسياري را مشاهده کرديم که بر اساس طرز تفکر ارتباط هاي مختلفي مابين ما بوجود آمد . بسياري بطور کلي رفتند برخي گاهي گذري رد ميشن و عده اي هم بيشتر حضور پيدا ميکنند . لذا بر آن شدم که کاربران در اين پست حاضري بزنند و بفرمايند چه مقدار از وقت ارزشمند خود را در پارسي ميگذرانند @};-
Mohammad.d
103/1/26
خودم : بطور متوسط در هفته تقريبا سه روز و هر حضور بين ده دقيقه تا يک ساعت بعضي اوقات هم در طي روز چند بار چند دقيقه اي :)
sobhan
سلام ارادت.. بعد از 8 سال.. يه سره کوچولو زدم.. ولي الان مدتيه هر از گاهي يه سرک ميکشم اينجا @};-
بعدی همه 30 نظر قبلی
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} ان شاءالله
Mohammad.d
ميان سر ميزنم خبري نيست ميرم تقريبا هر شب
+ يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
بقيه شو شما بگيد........:(
ياد منم بخير...
بعدی همه 196 نظر قبلی
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} و عليک السلام ، ياد باد آن روزگاران ياد باد ، هر که هست و نيست اينجا شاد باد :) @};-
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} يادش بخير
+ هو الشّهيد * تو در قنوت مگر از خدا چه خواسته اي كه اينچنين پر و بالت تمام سوخته است تو مست اينطرف افتاده اي سراپا خون و آنطرف تهي از باده ... جام سوخته است چه بيت زيبايي في البداهه ساخته اي !! تنت چنان غزلي ناتمام سوخته است * #زين_العابدين_آذرارجمند #لنگرودي
#مرگ_بر_امريکا
هما بانو
*مرگ بر آمريکا*
همه 7 نظر
شهادت ات مبارک
به خون آغشته اي نواي هجرت مي کني تيشه به ريشه ات مي کوبي دردم نمي پرسي نمي خواني با من بگو تو قصيده دان کدام باده فروشي که هجرت مي کند به کوي محنت آه از اينهمه گناه بي حکمت اي حال به اين احوال
+ *نظر سنجي* ================ کمترين کاري که بايد با آقاي *راشد خدايي* انجام داد چيه ؟ . . گزينه ها در حال اضافه شدن است ، گزينه هاي خودتون رو خ بفرستين.
[3%]
[13%]
[8%]
[15%]
[18%]


[28%]

[15%]
39 رای دهنده
+ ويديوي آموزش کاربردي ايجاد گروه يا دسته بندي در کروم براي صفحات اينترنتي که باز داريد ...
سلام ضمن تشکر از اطلاع رساني هاي شما ميخواستم بپرسم که شما ميدونيد علامت ساکن رو چطور ميشه با لپ تاپ وارد کرد ؟ چون در کيبورد از اعداد کناري استفاده ميشه که در لپ تاپ وجود ندارد خودم هر چه سعي کردم انجام نشد در حاليکه با سيستم براحتي انجام دادم . البته بنظرم بشه با وصل کيبورد به لپ تاپ اينکارو انجام داد اما سيم کيبورد بايد داراي يو اس بي باشه .
+ #معرفي_کتاب *راض ِبابا* «راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار مي‌بندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم مي‌زند.
my writings
103/1/17
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني هم‌زمان با نواي اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري مي‌شدند. راضيه بزرگتر مي‌شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفي به خانه مي‌بخشيد. از همان کودکي روحيه‌اي شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهرباني‌اش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود. راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
بعدی همه 17 نظر قبلی
* کميل *
{a h=khckdk}غزل صداقت{/a} ديدم راويش خانمه نگرفتم :-|
http://hizbolah.parsiblog.com/Old/Feeds/ عجب :ا
درب کنسرو بازکن برقی
مسیر عرشی
رتبه 93
3 برگزیده
557 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
مسیر عرشی عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top