پيام دوستان
+
با درود فراوان
دشمن اعلام کرده : چون موشکهاي ما نقطه زن هستند شهرهايي رو که نقطه ندارند نميتوانيم بزنيم :D
روحيه رو حال ميکنيد :)
هر کس فقط يک شهر بدون نقطه معرفي کنه ببينيم چه شهرهايي ميزبان مردم ديگر شهرها هستند :D
تا بحال فيد به اين باحالي ديده بوديد ؟ =)
از جنگ متنفرم اما مثل اينکه ديگه چاره اي نيست و در حقيقت راهي براي صلح نمانده :'(
بيخود نبود که از قديم ميگفتند : تا سه نشه بازي نشه !
* راوندي *
ديروز 11:39 عصر
خانه ي خانواده
سلام عليکم ، تا سه نشه ... ، يه معناي ديگه هم داره ، چراکه سه فقط معني سه تا نمي دهد .
* راوندي *
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} اوضاع که خيلي وقته سه شده خصوصا اين چند سال اخير که خونه ششصدوپنجاه ميليوني که ما سال 96 فروختيم شده بيش از دوازده ميليارد !!!!! اين يعني سه ميلياردو سيصدو سيوسه ميليونو سيصد و سيوسه هزارو سيصدو سيوسه بار سه شدن
* راوندي *
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} درود بر شما ... بخاطر گل روي شما شهرهاي داراي سه نقطه را هم امن اعلام ميکنيم :) :D کلن بنظر مياد همه جا امن شده باشه =)
* راوندي *
جديدا يک اتفاق جالب افتاد که بسختي مرا حيرت زده کرد و آنهم اين بود که بعد از حدود سيزده سال که واحد مسکن مهر ما را قصد دارند تحويل بدهند متوجه شدم که آپارتمان غير از اينکه طبقه سوم است شماره واحد آن سيزده هم هست و غير از اينها قرار است سيزدهم هم تحويل دهند و اگر تقويم را نگاه کنيد متوجه ميشويد که سه شنبه هم هست :) آخه من چکار کنم با اينهمه سه :D
+
[تلگرام]
+
به نام خدا
.
نوشته ام از مهربانيت
نوشته ام از دشت قاصدک هايت
نوشته ام از قالي رج شده اي ک درنبودنت با شعرهايم بافتم
حال چگونه در اشعارم فرياد بزنم مهربانيت را
اينار ميخواهم عشقم ب تو را ب شکوفه ها بسپارم
تا بوسه اي شود روي دست مهربانت
اي بانوي رويايي دشت قاصدک ها
خورشيد هرروز از ميان قلب تو طلوع خواهد کرد...
.
.
|دختر دوست داشتني|
قائنات و زعفران
ديروز 9:32 عصر
8 فرد دیگر
33 فرد دیگر
+
+
به نام خدا
.
پيماني ک عاشقانه بستي يادت هست
آن روز
پرتوهاي گرم خورشيد شاهدت بود
و دست پر مهر آب کشيده شد روي عهدت
يادت هست گفتي آرزو دارم ب *قافله ي عشق* برسم
يادت هست گفتي ميخاهم *پاسدار حرم عشق* باشم
حالا ا*رباب* صدايت کرده
خودش *دستت* را گرفته
اين هواي سرد *بهمن*
چيزي شبيه *تــو* را کم دارد
تـو با بال هاي *سرخي* ک از خورشيد هديه گرفتي
رو ب *جاودانگي* پر کشيدي...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|
قائنات و زعفران
ديروز 9:31 عصر
3 فرد دیگر
38 فرد دیگر
+
چقدر ...
نگاهم را به شاخه هاي اين روياهاي کال پيوند مي توان زد !؟
ديگر از دست اين ريشه هاي عميق هم ، کاري ساخته نبود
نگاهم خشکيد !!!
#هما
قائنات و زعفران
ديروز 9:31 عصر
+
وقــتــي از کــلـمــه هـا کـاري بـر نـمـي آيـد!
چـه انـتـظـاري مي شـود از ســکــوت داشــت...
#هما
قائنات و زعفران
ديروز 9:31 عصر
شور زندگي۲
ديروز 8:38 عصر
الهي هميشه موفق باشي و در اوج موفقيت بدرخشي عزيزم:) @};- ان شالله زندگيت هميشه بر وفق مرادت باشه و خدا بهت طول عمر باعزت و زندگي پر از خير و برکت و به جسمت سلامتي ببخشه@};-
2-دست خط
ديروز 8:37 عصر
+
https://s8.uupload.ir/files/screenshot_20241124-191019_gallery_xfqh.jpg
عقيل صالح
ديروز 7:13 عصر
.: ام فاطمه :.
103/8/30
عزيز دلم.. بهترينم که برام خيلي ارزشمندين و نه تنها جايگاه ويژه اي در قلبم داريد بلکه ارادتي خاص به شما دارم عزيزم.. چقدر اين پستت به من حال خوب داد منجمله بعد از اون چند روز تشويشي که درگيرش بودم و روح و روانم ناآرام
و بهم ثابت شد ارزشش رو داري که دلم رو به دريا بزنم و دلِ ناآرومم رو برات بازگو کنم و چقدر با اين پستت خوشحال و آروم شدم.. :-D @};-
.: ام فاطمه :.
103/8/30
2. زمان زيادي روي اين اثر کار کردم، با وسواس و دقت زياد. خسته ميشدم ولي راضي نه. تا درنهايت به اين ترکيب رسيدم.بعضي کارها، دست آدم را ميگيرند مثل کودکي نوپا و قدم به قدم ميبرند تا به آنجا که بايد. بعضي کارها صاحب دارند.
3. تلاشم اين بود که چهره در عين صلابت، منعکسکننده نشاط و آرامش باشد.4. طرح سبز ميانه کار، برگرفته از سرو است به نشان مقاومت و نماد نشسته بر پرچم لبنان.@
چقدر زيبا هنر را به تسخير فکر و دست درآورده اي..و باشکوه و ابهتي خاص و هميشگي چشم ها را محو اين هنرمندي بي بديلت نموده اي..هزاران آفرين به شما وانديشه ي وسيع و دستهاي هنرمندانه ات که ذهن و هنر را تا اوج به پرواز در مي آوردهنرمند فرهيخته هميشه برفراز آسمان هنر بدرخشي . :-) @};-
+
خانم نورالزهرا عزيز
آبجي دوست داشتني
حضور دوباره اتان رو به جمع صميمانه ي ياران پارسي
و آبجي هاي گلم خوش آمد ميگم
دلمون برات يه ذره شده بود
از ديدنت بسيار خوشحالم عزيز
نور الزهراء
103/8/30
4 فرد دیگر
21 فرد دیگر
+
امروز رفته بودم يه جايي که توي سالن يه تعداد خانوم و آقا بود که رو صندلي نشسته بوديم..يه لحظه مثل اينکه بمب منفجر شده باشه سالن از صداي جيغ زن و مرد ترکيد و هر کي پريد رو صندلي و.....:-o فقط خودم هنوز تکون نخورده بودم که نميدونستم چي شده ديدم اينهمه جيغ و پريدن و.....
فقط به خاطرِ يه موش کوچولوئه :-|
*موش واقعا ترس داره!!؟؟* :-/.
.
*يه خاطر از موش تو مشهد بگم*:D
نور الزهراء
103/8/30
قرار بود براي نماز صبح منو خواهرم بريم حرم که خواهرم نيومد با اينکه حرم نزديک هتل بود ترجيح دادم اون وقت نيمه شب تنها نرم و نماز صبح رو تو هتل بخونم و هوا که روشن شد برم حرم..ساعت 6 رفتم حرم چون تنها بودم ديگه به زمان توجه نداشتم و واسه خودم تو حرم موندم تا ساعت 9:30 ..
ساعتمو نگاه کردم ديدم از وقت صبحانه گذاشته و ديگه نميتونم برم صبحانه خوري.. تو وسط راه ، دلم هواي شربت خاکشير کرد يه ليوان سفارش دادم چون روم نميشد تو عموم بخورم، به آقاهه گفتم ميتونم بيام داخل مغازه ! ، رفتم رو نيمکتي که تو مغازه بود نشستم نصفِ شربتو خوردم ديدم يه موش بزرگ از زير پام رد شد رفت زير يه بشکه بزرگ که روبروم بود.. به آقاهه گفتم يه موش رفت زير اون بشکهه...
{a h=banoyedashteroya}همابانو{/a} بله چند ماه قبل تو اينستا يک نفر موهاي گربه رو شانه ميزد و روشن کرد چه جک و جونورهايي زير اون موهاي مخملي پنهان شدند . جالبه که بعد از نوشتن اين خاطره در موردش با پسرم صحبت کردم اون هم يادش بود که اسم گربه رو ميو ميو گذاشته بوديم :) اون موقع کمتر کسي مثل حالا آگاه بود يادم نيست فرش چه شد اما چون جسد موش سالم بود شستشو نداديم :D
+
وقتي احساس کرديد کسي از شما دوري ميکند
ديگر هرگز مزاحم او نشويد .
مهرباني #
103/8/29
بهتر.بزار بره.هرکي ميخواد دور بشه من جول و پلاسشو براش ميبندم لقمه نون پنير هم براش ميپيچونم ميدم دستش که اگه وسط راه بدليل نياز خواست برگرده .نونشو بخوره و ب مسير دور شدنش ادامه بده .براش آرزوي موفقيت هم ميکنم.:)