ژاله بنائیان در سال 1337 در تهران به دنیا آمد . در دوران تحصیل همیشه جز دانش آموزان موفق مدرسه بود . در مکتب علم و دانش، تعلیم و تعلم را طوری در کنار اخلاق فراگرفته بود که برای خانواده مایه افتخار و سربلندی و برای نزدیکان و دوستانش همراهی دلنشین و قابل اعتماد بود . بعد از پایان تحصیلات متوسطه به عنوان مهماندار هواپیما، مهربانی را توشه سفرهای مسافران خسته ای می کرد که برای زود رسیدن به مقصد دل آسمان آبی را می شکافتند و ساعت ها را به دقایق برای رسیدن به مقصد تبدیل می کردند .
سال 1360 ژاله با دست کردن حقله ازدواج پیوند مقدسی را بست که حاصل آن دختری زیبا است . اما عمر او اجازه نداد بیشتر از 6 سال بتواند مهربانی های مادرانه اش را برای تک دخترش بعد از هر سفر بر روی زمین به سوغات بیاورد .
آسمان خلیج آبی همیشه فارس در 12 تیر ماه سال 1367 دامن نیلگون خود را برای فرود سرخ و خونین بیش از 200 مسافر پرواز 655 ایرباس به مقد دبی آماده کرده بود .
به گزارش طنین یاس ،
بله در صبح روز یکشنبه دوازدهم تیر سال شصت و هفت شمسی، کاپیتان محسن رضائیان، با حدود هفت هزار ساعت پرواز که دو هزار ساعت آن را با هواپیمای ایرباس پرواز کرده بود، همراه با خدمه و مسافرین، تهران را به مقصد بندرعباس ترک گفتند. همیشه این پرواز با یک نشست در فرودگاه بندرعباس به منظور سرویس و خدمات همراه بود. در حدود ساعت نه و نیم صبح، هواپیمای ایرباس A-300 با دویست و نود نفر مسافر در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و آماده سوخت گیری مجدد و سرویس های دیگر شد. پس از انجام تمامی خدمات، مجدداً کاپیتان سوار بر هواپیما شده و از برج مراقبت اجازه روشن کردن موتورها را تقاضا کرد. کاپیتان 38 ساله نمی دانست که دیگر هیچ گاه از این هواپیما پیاده نخواهد شد.
پس از انجام تاکسی به سمت باند فعال و قرار گرفتن در مسیر باند، برج مراقبت به او اجازه پرواز داده، از او خواست که ارتفاع خود را در سطح هفت کیلومتر حفظ نماید و برای او آرزوی پرواز موفقیت آمیزی را نمود.
پس از برخاست، هواپیما در مسیر پروازی خود قرار گرفت و پیش به سوی فرودگاه دوبی به پرواز خود ادامه داد. از آن سو، ناو جنگی وینسنس آمریکایی، با رادارهای نیرومند خود درحال اسکن کردن منطقه بود که ناگهان کاپیتان راجرز، شئ ناشناسی را بر روی صفحه رادار مشاهده نمود که در فاصله حدود 38 کیلومتری ناوچه درحال پرواز بود. به دلیل جنگ های دریایی مختصری که در شب قبل بین قایق های جنگی ایرانی و آمریکایی روی داده بود، کاپیتان فوراً احتمال یک حمله از طرف ایران به این ناوچه را داد و وضعیت اضطراری را اعلام نمود. کاپیتان راجرز، از مسئول رادیوی اتاق فرمان خواست تا روی همه فرکانس ها به هواپیمای ایرانی هشدار بدهد که به این منطقه به دلیل انجام مانور نظامی نزدیک نشود.
اما افسوس که به دلیل این که موج ترانسپوندر هواپیمای ایرانی در حالت غیر نظامی تنظیم شده بود و ناوچه آمریکایی پیام خود را بر روی موج نظامی می فرستاد، کاپیتان رضایی هیچ کدام از سه پیغام اخطار ناوچه آمریکایی را دریافت ننمود. سپس، ناوچه آمریکایی از طریق دستگاه تشخیص دوست از دشمن، هواپیما را ردیابی نمود و چون پاسخی از سوی هواپیما دریافت نشد، هواپیما، دشمن شناسایی شد.
پس از نزدیک شدن بیش از حد هواپیما به ناو جنگی، کاپیتان راجرز دستور آماده کردن دو فروند موشک سطح به هوای SM-2 را صادر کرد. ثانیه ای بیشتر طول نکشید که دو فروند موشک از سطح ناو با نفیری شوم به هوا برخاستند و این آغاز جنایت بود. سی ثانیه بعد اولین موشک بال سمت چپ هواپیما را جدا کرده و متعاقباً موشک دیگر نیز مسقیم به قسمت دم هواپیما برخورد کرده و آنها را از جا کندند و هواپیما مستقیم به سمت دریا شیرجه رفت.
بر روی ناوچه وینسنس، غوغایی برپا بود. چند لحظه بعد به کاپیتان راجرز اعلام شد که قطعات هواپیمای ساقط شده که از آسمان به دریا می افتند، بسیار بزرگ تر از یک اف-14 هستند.هشتاد و چهار ثانیه پس از شلیک موشک ها، هواپیمای ایرباس ایرانی، به سطح دریا برخورد نمود و همان جا، مزار شهدای این پرواز شد.
هیچ کس نمی داند ژاله بنائیان در آن لحظه برای مسافران پرواز بی پایان 655 چه می کرد آیا به کودکی آب می داد مهربانان پیرمرد یا پیرزنی را پذیرایی می کرد اما هر آنچه باید گفت این است که این شلیک موشک ها اشتباه نبود و ادعای آمریکا مضحک است و ذهن ملت شریف ایران هرگز یاد و خاطره پروزا بی بازگشت 12 تیر ماه را فراموش نمی کند
برچسب ها : شهدای حملات موشکی ,